در عصر فناوری کنونی، هوش مصنوعی (AI) به همه جنبههای زندگی نفوذ کرده و میکند. ما اغلب در مورد هوش مصنوعی در کاربردهای روزمره میشنویم، از دستیارهای مجازی روی تلفن همراه گرفته تا خودروهای خودران.
با این حال، همه سیستمهای هوش مصنوعی یکسان نیستند. در واقع، هوش مصنوعی در سطوح مختلفی تقسیمبندی میشود که رایجترین آنها هوش مصنوعی محدود (Artificial Narrow Intelligence – ANI، که به آن هوش مصنوعی ضعیف نیز گفته میشود) و هوش مصنوعی عمومی (Artificial General Intelligence – AGI، که به آن هوش مصنوعی قوی نیز گفته میشود) است. پس در واقع هوش مصنوعی محدود و هوش مصنوعی عمومی چیستند و چگونه با هم تفاوت دارند؟ بیایید با INVIAI به بررسی دقیق این موضوع بپردازیم.
هوش مصنوعی چیست؟
قبل از تمایز بین هوش مصنوعی محدود و هوش مصنوعی عمومی، باید بدانیم هوش مصنوعی چیست. طبق تعریف کلاسیک کارشناسانی مانند استوارت راسل و پیتر نورویگ، هوش مصنوعی عبارت است از «مطالعه و طراحی عاملهای هوشمند که قادر به درک محیط اطراف و انجام اقداماتی برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت خود هستند». به زبان ساده، هوش مصنوعی یعنی ساخت ماشین یا نرمافزاری که بتواند وظایفی را انجام دهد که نیازمند هوش انسانی است.
در عمل، هوش مصنوعی شامل سیستمهای متنوعی است، از الگوریتمهای ساده تا مدلهای پیچیده یادگیری ماشین. بر اساس دامنه و تواناییهای هوشمندانه، هوش مصنوعی به سه دسته هوش مصنوعی محدود (ANI)، هوش مصنوعی عمومی (AGI) و حتی فراتر از آن هوش مصنوعی برتر (ASI) تقسیم میشود. در حال حاضر، هوش مصنوعی محدود تنها نوعی است که توسعه یافته و به طور گسترده به کار گرفته شده، در حالی که هوش مصنوعی عمومی هنوز در حد نظریه است. برای درک بهتر، بیایید به هر مفهوم عمیقتر بپردازیم.
هوش مصنوعی محدود (Narrow AI) چیست؟
هوش مصنوعی محدود (ANI – Artificial Narrow Intelligence)، که به آن هوش مصنوعی ضعیف نیز گفته میشود، نوعی هوش مصنوعی است که برای انجام یک یا چند وظیفه خاص با کارایی بالا طراحی شده است. ویژگی بارز هوش مصنوعی محدود این است که فقط بر یک حوزه یا مسئله مشخص تمرکز دارد، مانند تشخیص چهره، ترجمه زبان، بازی شطرنج و غیره.
هوش مصنوعی محدود در محدوده وظایفی که برنامهریزی یا آموزش دیده است، عملکرد بسیار خوبی دارد و حتی بسیاری از سیستمها در زمینه تخصصی خود از انسانها بهتر عمل میکنند. با این حال، هوش مصنوعی محدود توانایی خودآگاهی یا تفکر انسانی ندارد و نمیتواند دانش خود را به حوزههای خارج از برنامهریزی اولیه گسترش دهد.
به عبارت دیگر، یک سیستم هوش مصنوعی محدود مانند یک متخصص فوقالعاده ماهر در یک زمینه است، اما در زمینههای دیگر کاملاً «کور» است. به همین دلیل به آن هوش مصنوعی ضعیف گفته میشود – نه به دلیل ضعف در عملکرد، بلکه به دلیل دامنه محدود هوشمندی که در چارچوب از پیش تعیین شده دارد.
امروزه، هوش مصنوعی محدود رایجترین نوع هوش مصنوعی است و همان چیزی است که ما در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم. بیشتر برنامههای هوش مصنوعی اطراف ما از نوع محدود هستند. برخی نمونههای شناخته شده هوش مصنوعی محدود عبارتند از:
- دستیارهای مجازی: دستیارهای صوتی مانند Apple Siri، Google Assistant یا Amazon Alexa برای درک دستورات و پاسخ به درخواستهای کاربران (جستجوی اطلاعات، تنظیم یادآوری، پخش موسیقی، کنترل دستگاههای هوشمند و غیره) برنامهریزی شدهاند. آنها در این حوزه بسیار توانمند هستند، اما نمیتوانند خارج از عملکردهای تعریف شده عمل کنند.
- سیستمهای پیشنهاددهنده: سرویسهایی مانند Netflix، YouTube، Spotify از هوش مصنوعی محدود برای تحلیل تاریخچه تماشای فیلم یا گوش دادن به موسیقی شما و پیشنهاد محتواهای متناسب با سلیقه استفاده میکنند. این سیستمها میتوانند پیشنهادهای بسیار دقیقی بر اساس دادهها ارائه دهند، اما نمیتوانند محتوای جدید خلق کنند یا فراتر از پیشنهاد عمل کنند.
- تشخیص چهره: فناوری تشخیص چهره در تلفنهای همراه (باز کردن قفل با Face ID) یا شبکههای اجتماعی (پیشنهاد تگ دوستان در عکسها) نمونهای از هوش مصنوعی محدود در تحلیل تصاویر چهره است. این سیستمها میتوانند افراد حاضر در عکس را بر اساس ویژگیهای آموخته شده شناسایی کنند، اما احساسات یا نیت افراد را درک نمیکنند.
- خودروهای خودران (در سطحی محدود): خودروهای خودران از چندین ماژول هوش مصنوعی محدود به صورت هماهنگ استفاده میکنند، مانند سیستم تشخیص تابلوهای راهنمایی، سیستم حفظ خطوط، سیستم ترمز اضطراری و غیره. هر ماژول یک وظیفه محدود در رانندگی را انجام میدهد. اگرچه ترکیب اینها حس «خودروی هوشمند» را ایجاد میکند، اما هر هوش مصنوعی داخلی فقط میتواند یک نوع موقعیت خاص را به خوبی مدیریت کند. خودروهای خودران فعلی هنوز نمیتوانند به طور انعطافپذیر همه موقعیتهای غیرمنتظره را مانند انسان مدیریت کنند.
با مزایایی مانند دقت بالا و عملکرد برتر در وظایف محوله، هوش مصنوعی محدود فواید عملی زیادی در زندگی و صنعت به ارمغان آورده است. برای مثال، در حوزه پزشکی، هوش مصنوعی محدود به تحلیل تصاویر رادیولوژی برای تشخیص بیماری کمک میکند؛ در مالی، تقلبهای تراکنش را شناسایی میکند؛ در تولید، رباتهای مونتاژ را هدایت میکند و غیره.
با این حال، نقطه ضعف بزرگ هوش مصنوعی محدود محدودیت دامنه هوشمندی است – این سیستمها نمیتوانند خودآموزی برای انجام وظایف دیگر خارج از آموزش اولیه داشته باشند. اگر بخواهیم هوش مصنوعی محدود کاری متفاوت انجام دهد، باید از ابتدا با دادههای جدید برنامهریزی یا آموزش داده شود. برای مثال، یک هوش مصنوعی بازی شطرنج عالی مانند AlphaGo فقط بازی شطرنج را میداند و نمیتواند ناگهان آشپزی یا رانندگی یاد بگیرد. این بدان معناست که انعطافپذیری هوش مصنوعی محدود تقریباً صفر است خارج از دامنه وظایف اولیه.
نکته مهم دیگر این است که هوش مصنوعی محدود کاملاً به دادهها و الگوریتمهای ارائه شده وابسته است. بنابراین، اگر دادههای آموزشی دارای خطا یا تعصب باشند، هوش مصنوعی محدود نیز خطا یا تعصب مشابهی خواهد داشت. این محدودیت کلی سیستمهای هوش مصنوعی فعلی است.
آنها واقعاً «معنی عمیق» را درک نمیکنند و فقط بر اساس الگوهای آموخته شده پاسخ میدهند. به همین دلیل، پژوهشگران همیشه مشتاق توسعه نوعی هوش مصنوعی پیشرفتهتر هستند که بتواند تفکر کلی و انعطافپذیر مانند هوش انسانی داشته باشد – که همان هوش مصنوعی عمومی (AGI) است.
هوش مصنوعی عمومی (General AI) چیست؟
هوش مصنوعی عمومی (AGI – Artificial General Intelligence)، که به آن هوش مصنوعی قوی نیز گفته میشود، اصطلاحی است برای سیستم هوش مصنوعی با هوشمندی جامع مانند انسان. این بدان معناست که هوش مصنوعی عمومی قادر است بفهمد، خودآموزی کند و دانش را برای حل هر وظیفه یا مسئلهای در حوزههای مختلف به کار گیرد و محدود به یک وظیفه خاص نیست.
اگر هوش مصنوعی محدود یک متخصص در یک زمینه است، هوش مصنوعی عمومی مانند یک «ابرمتخصص» است که میتواند تقریباً همه کارها را به خوبی انجام دهد – از رانندگی، آشپزی، برنامهنویسی گرفته تا تشخیص پزشکی، مشاوره حقوقی و غیره، مشابه تواناییهای یک انسان هوشمند که میتواند چندین کار مختلف را انجام دهد.
راه دیگر تصور این است که هوش مصنوعی قوی همان هوش مصنوعی سطح انسانی است. این نوع هوش مصنوعی نه تنها دستورات از پیش تعیین شده را اجرا میکند، بلکه میتواند خود فکر کند، برنامهریزی کند، خلاقیت داشته باشد و در مواجهه با موقعیتهای جدید سازگار شود – تواناییهایی که هوش مصنوعی محدود ندارد.
در داستانهای علمی-تخیلی، هوش مصنوعی عمومی اغلب به عنوان ماشینهایی با تفکر و آگاهی مشابه انسان، حتی با احساسات، توصیف میشود. برای مثال، شخصیتهایی مانند J.A.R.V.I.S. در فیلم Iron Man یا Samantha در فیلم Her نمونههایی خیالی از هوش مصنوعی با هوشمندی انسانی هستند. آنها میتوانند به طور طبیعی گفتگو کنند، دانش جدید بیاموزند و به طور انعطافپذیر به درخواستهای مختلف انسان پاسخ دهند.
در حال حاضر (سال ۲۰۲۵)، هوش مصنوعی عمومی هنوز فقط یک هدف نظری است و هیچ سیستمی به این سطح هوشمندی نرسیده است. اگرچه پیشرفتهای چشمگیری در هوش مصنوعی محدود و برخی سیستمهای به ظاهر «هوشمند چندمنظوره» حاصل شده، اما آنها هنوز واقعاً AGI نیستند.
کارشناسان معتقدند که AGI هنوز یک چالش بسیار بزرگ است و ممکن است دههها تحقیق بیشتر نیاز داشته باشد. ایتان مولیک، دانشیار دانشگاه پنسیلوانیا، اظهار میکند: «اگرچه ما پیشرفتهای قابل توجهی در هوش مصنوعی محدود داشتهایم، اما هوش مصنوعی عمومی هنوز یک چالش بزرگ است و ممکن است دههها تحقیق دیگر لازم باشد». به عبارت دیگر، راه رسیدن به AGI هنوز طولانی و پرپیچوخم است.
چرا ساخت هوش مصنوعی عمومی اینقدر دشوار است؟...
دلیل آن این است که برای داشتن هوشمندی مانند انسان، هوش مصنوعی باید مجموعهای از تواناییهای پیچیده را در خود جمع کند: از درک زبان، تشخیص تصویر، استدلال منطقی، تفکر انتزاعی گرفته تا یادگیری تجربی و سازگاری اجتماعی. این نیازمند نوآوریهای الگوریتمی، قدرت محاسباتی عظیم و حجم عظیم و متنوع دادههای آموزشی است.
علاوه بر این، مسائل اخلاقی و ایمنی فراوانی وجود دارد که باید هنگام توسعه هوش مصنوعی هوشمند در سطح انسانی در نظر گرفته شود – مثلاً چگونه اطمینان حاصل کنیم که این هوش مصنوعی رفتار اخلاقی دارد و انسانها کنترل آن را در دست دارند اگر خیلی هوشمند شود. این نه تنها یک مسئله فناوری بلکه مرتبط با جامعه و فلسفه است.
اگرچه هنوز AGI واقعی وجود ندارد، اما در سالهای اخیر برخی سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی شروع به نشان دادن تواناییهای کلی تا حدی کردهاند. به عنوان مثال، مدلهای زبان بزرگ (مانند GPT-3 و GPT-4 از OpenAI) میتوانند چندین وظیفه مختلف را انجام دهند: پاسخ به سوالات، نوشتن متن، برنامهنویسی، ترجمه و حتی گذراندن برخی آزمونهایی که انسانها انجام میدهند.
پژوهشگران مایکروسافت معتقدند که مدل GPT-4 میتواند وظایف جدید و متنوعی در حوزههای مختلف از ریاضیات، برنامهنویسی، پزشکی تا حقوق بدون نیاز به آموزش تخصصی برای هر وظیفه انجام دهد و عملکردی نزدیک به انسان داشته باشد. آنها معتقدند GPT-4 میتواند به عنوان نسخه اولیهای از AGI در نظر گرفته شود (اگرچه هنوز کامل نیست).
با این حال، حتی این مدلهای پیشرفته هنوز در دسته هوش مصنوعی محدود قرار میگیرند، زیرا فاقد توانایی واقعی خودآموزی مستقل هستند و همچنان محدود به دادهها و فناوریهای آموزشی فعلی میباشند.
برای مثال، یک هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT دانش گستردهای در زمینههای مختلف دارد، اما نمیتواند خودآموزی دانش جدید خارج از دادههای اولیه داشته باشد و نمیتواند به انجام وظایف فیزیکی در دنیای واقعی بپردازد مگر اینکه آموزش داده شود. بنابراین، هوش مصنوعی عمومی واقعی هنوز هدف آینده است و نه واقعیت کنونی.
برای درک بهتر، در ادامه چند مثال فرضی از هوش مصنوعی عمومی (در صورت توسعه موفق در آینده) آورده شده است:
- ربات چندمنظوره به عنوان دستیار انسان: تصور کنید رباتی انساننما که میتواند خودآموزی همه مهارتهای لازم را داشته باشد – صبحانهای مطابق سلیقه شما بپزد، ظهر شما را به محل کار برساند، بعدازظهر برنامهنویسی کند و شب به فرزندتان درس بدهد. این نوع هوش مصنوعی عمومی ایدهآل است: هوشمندی که میتواند اکثر کارهای ذهنی و فیزیکی را بدون راهنمایی دقیق انسان انجام دهد.
- سیستم پزشک هوش مصنوعی همهکاره: هوش مصنوعی که دانش همه تخصصها را در خود دارد و میتواند هر بیماری را بر اساس علائم و آزمایشها تشخیص دهد و بهترین روش درمان را پیشنهاد کند. این سیستم نه تنها در پزشکی بلکه در روانشناسی، تغذیه، حقوق (برای مشاوره بیمه سلامت) و غیره نیز دانش دارد. این مانند یک پزشک – متخصص عمومی هوشمند است که در مراقبت از سلامت انسانها همهجانبه کمک میکند.
این نمونهها هنوز وجود ندارند، اما چشماندازی است که پژوهشگران هوش مصنوعی به آن چشم دارند. اگر روزی هوش مصنوعی عمومی ساخته شود، جهشی عظیم در فناوری خواهد بود – که میتوان آن را «انقلاب صنعتی جدید» در تاریخ بشر دانست.
با این حال، همراه با مزایا، چالشها و ریسکهای بزرگی نیز وجود دارد، همانطور که اشاره شد: چگونه میتوان هوش مصنوعیای را کنترل کرد که توانایی خودبهبودی فراتر از درک انسان دارد؟ به همین دلیل توسعه AGI نیازمند دقت و مراقبت فراوان است.
قبل از مقایسه مستقیم دو مفهوم، باید به اصطلاحی بالاتر از AGI یعنی ASI (Artificial Super Intelligence) – هوش مصنوعی برتر اشاره کرد. ASI به هوش مصنوعیای گفته میشود که از نظر همه جنبهها بسیار فراتر از تواناییهای انسانی است – به عبارت سادهتر، هوشمندی بسیار بالاتر از انسان. این مفهوم کاملاً در حوزه فرضیات علمی-تخیلی قرار دارد و ممکن است هرگز به واقعیت نپیوندد.
اگر AGI هوش مصنوعی در سطح انسانی است، ASI هوش مصنوعی فوقالعاده برتر از انسان است. برخی نگرانند که اگر ASI به وجود آید، ممکن است پیامدهای غیرقابل پیشبینی و خطرناکی برای بشریت داشته باشد زیرا بسیار هوشمندتر از انسان است و خارج از کنترل ما خواهد بود. البته این داستان مربوط به آینده بسیار دور است. در این مقاله، ما بر دو سطح عملی و نزدیکتر تمرکز میکنیم: هوش مصنوعی محدود (حال حاضر) و هوش مصنوعی عمومی (آینده نزدیک/امیدوارکننده).
تفاوتهای هوش مصنوعی محدود و هوش مصنوعی عمومی
خلاصه اینکه، هوش مصنوعی محدود (ANI) و هوش مصنوعی عمومی (AGI) در جنبههای اساسی متعددی با هم تفاوت دارند. در ادامه جدول مقایسه و توضیح برخی تفاوتهای کلیدی این دو نوع هوش مصنوعی آمده است:
دامنه وظایف
هوش مصنوعی محدود فقط میتواند یک یا چند وظیفه خاص را که برنامهریزی یا آموزش دیده است انجام دهد (مثلاً فقط تشخیص تصویر یا فقط بازی شطرنج). در مقابل، هوش مصنوعی عمومی هدف دارد که هر وظیفه هوشمندانهای را که انسان میتواند انجام دهد، انجام دهد، یعنی دامنه آن محدود به حوزه خاصی نیست. به زبان ساده، هوش مصنوعی محدود «یک دانه شن» است و هوش مصنوعی عمومی «یک اقیانوس» از تواناییها.
انعطافپذیری و یادگیری
هوش مصنوعی محدود فاقد توانایی یادگیری خودکار برای سازگاری با موقعیتهای جدید خارج از دادهها و الگوریتمهای اولیه است – یعنی کاملاً وابسته به برنامهریزی و دادههای قبلی است. در حالی که هوش مصنوعی عمومی انتظار میرود که خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و دانش جدید بیاموزد، مشابه یادگیری تجربی انسان. هوش مصنوعی عمومی میتواند استدلال کند، آگاهی نسبی داشته باشد یا حداقل درک کلی از جهان داشته باشد به جای اینکه فقط الگوهای از پیش تعیین شده را دنبال کند.
سطح توسعه فعلی
هوش مصنوعی محدود هماکنون وجود دارد و به طور گسترده در زندگی روزمره استفاده میشود (در برنامهها، خدمات، دستگاههای هوشمند در همه جا). اما هوش مصنوعی عمومی هنوز تنها در حد نظریه است و آزمایشگاههای تحقیقاتی در سراسر جهان در حال مطالعه آن هستند، اما هیچ سیستمی به این سطح هوشمندی نرسیده است. به عبارت دیگر، تمام هوش مصنوعیهای اطراف ما اکنون محدود هستند، اگرچه برخی بسیار پیشرفتهاند، اما هوش مصنوعی عمومی واقعی هنوز وجود ندارد.
نمونههای شاخص
هوش مصنوعی محدود شامل دستیارهای مجازی (Siri، Alexa)، نرمافزارهای ترجمه خودکار، سیستمهای پیشنهاد فیلم و موسیقی، برنامههای بازی (شطرنج، گو) و غیره است. این سیستمها فقط یک نوع کار را انجام میدهند و در آن حوزه محدود بسیار خوب عمل میکنند. هوش مصنوعی عمومی هنوز نمونه واقعی ندارد و بیشتر در قالب مدلهای خیالی وجود دارد.
شخصیتهای هوش مصنوعی هوشمند در فیلمها و رمانها (مانند رباتهایی که تفکر مستقل دارند، کامپیوترهای فوقهوشمند که همه چیز را کنترل میکنند و غیره) تصویرسازی AGI هستند. اگر روزی ساخته شود، یک ربات همهکاره یا سیستم هوش مصنوعی مدیریت کل کارخانه میتواند نمونهای از AGI باشد. اما تا کنون، هیچ سیستم AGI واقعی در جهان وجود ندارد.
مزایا و محدودیتها
هوش مصنوعی محدود مزیت تخصصی بودن بالا و معمولاً دقت و عملکرد برتر در وظایف خود دارد (مثلاً هوش مصنوعی تشخیص تصویر میتواند هزاران عکس رادیولوژی را سریعتر و دقیقتر از پزشک تحلیل کند).
با این حال، محدودیت آن کمبود انعطافپذیری و خلاقیت و وابستگی به دادهها است و نمیتواند تواناییهای خود را گسترش دهد. در مقابل، هوش مصنوعی عمومی اگر موفق شود، بسیار انعطافپذیر، سازگار و خلاق خواهد بود – که بزرگترین مزیت آن است. اما نقطه ضعف فعلی آن مشکل توسعه است: AGI نیازمند فناوری پیچیدهای است که هنوز راهحلی ندارد و چالشهای فنی و اجتماعی زیادی دارد.
ریسکها و چالشها
هوش مصنوعی محدود به طور کلی ایمنتر و کنترلپذیرتر است، اما هنوز ریسکهایی مانند خطا (تعصب) ناشی از دادههای نامناسب یا محدودیت دامنه دارد (هوش مصنوعی نمیتواند زمینه خارج از وظیفه را درک کند و ممکن است در ورودیهای غیرمعمول عملکرد نادرستی داشته باشد).
هوش مصنوعی عمومی ریسکهای بزرگتری در زمینه اخلاق و کنترل دارد: اگر روزی هوش مصنوعی به سطح هوش انسانی یا بالاتر برسد، چگونه اطمینان حاصل کنیم که رفتار آن مطابق با ارزشهای انسانی است و از کنترل خارج نمیشود؟ این نگرانی بزرگی است که بسیاری از متخصصان هوش مصنوعی و آیندهپژوهان مطرح کردهاند.
برای مثال، یک AGI که میتواند خود را بهبود دهد و تصمیم بگیرد بدون نیاز به انسان ممکن است پیامدهایی داشته باشد اگر اهداف آن با منافع انسانها همسو نباشد. بنابراین، توسعه AGI همیشه با مسائل ایمنی و مدیریت هوش مصنوعی در سطوح بالا همراه است.
در کل، تفاوت اساسی این است که هوش مصنوعی محدود «یک چیز را به خوبی میداند، اما هوش مصنوعی عمومی چیزهای زیادی میداند». هوش مصنوعی محدود در کاربردهای خاص اطراف ما وجود دارد، در حالی که هوش مصنوعی عمومی هدف بلندپروازانهای برای خلق ماشینهای هوشمند جامع است.
>>> برای اطلاعات بیشتر: هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق
درک تفاوت بین هوش مصنوعی محدود و هوش مصنوعی عمومی اولین گام برای درک تصویر کلی هوش مصنوعی در حال حاضر و آینده است. هوش مصنوعی محدود تاکنون فواید عملی فراوانی در زندگی، از اتوماسیون کارها، افزایش بهرهوری تا بهبود خدمات و امکانات روزمره به ارمغان آورده است. ما با کاربردهای هوش مصنوعی محدود مانند دستیارهای مجازی، خودروهای خودران، تحلیل دادهها آشنا هستیم. هوش مصنوعی محدود پایه و اساس عصر هوش مصنوعی کنونی است و به طور مؤثری مسائل خاص را حل میکند.
در مقابل، هوش مصنوعی عمومی مانند جام مقدس در تحقیقات هوش مصنوعی است – هدف دوردست اما امیدوارکننده. اگر روزی به هوش مصنوعی عمومی برسیم، بشر شاهد تغییرات عظیمی خواهد بود: ماشینهایی که میتوانند تقریباً همه کارهای انسانی را انجام دهند و امکانات جدیدی در علوم، پزشکی، آموزش، اقتصاد و غیره ایجاد کنند.
با این حال، همراه با امیدها، چالشهای بزرگی در فناوری و اخلاق وجود دارد. مسیر رسیدن به AGI هنوز طولانی است و نیازمند همکاری بینرشتهای دانشمندان، مهندسان، متخصصان اجتماعی و دولتها است.
خلاصه اینکه، هوش مصنوعی محدود و هوش مصنوعی عمومی نمایانگر دو سطح متفاوت از هوش مصنوعی هستند. هوش مصنوعی محدود واقعیت امروز است – قدرتمند در حوزه محدود و پشتیبان انسان در وظایف مشخص. هوش مصنوعی عمومی چشمانداز آینده است – هوش مصنوعی همهکاره مانند انسان، امیدوارکننده اما چالشبرانگیز برای تحقق.
تمایز دقیق این دو مفهوم به ما کمک میکند انتظارات واقعبینانه از هوش مصنوعی داشته باشیم، از نقاط قوت هوش مصنوعی محدود فعلی بهره ببریم و در عین حال برای پیشرفت به سوی هوش مصنوعی عمومی آماده شویم. همانطور که در این مقاله تأکید شد: در حال حاضر، ما فقط هوش مصنوعی محدود را فتح کردهایم و راه رسیدن به هوش مصنوعی عمومی (و فراتر از آن هوش مصنوعی برتر) هنوز بسیار طولانی است.
با این وجود، هر پیشرفت در تحقیقات هوش مصنوعی ما را به هدف نزدیکتر میکند. با توسعه سریع فناوری، شاید در چند دهه آینده، آنچه امروز علمی-تخیلی است، به واقعیت تبدیل شود.