هوش مصنوعی چگونه بر مشاغل تأثیر می‌گذارد؟...

هوش مصنوعی (AI) به سرعت دنیای کار را متحول می‌کند. از خطوط تولید کارخانه‌ها تا دفاتر شرکت‌ها، فناوری‌های هوش مصنوعی در حال خودکارسازی وظایف، تقویت توانایی‌های انسانی و حتی ایجاد نقش‌های کاملاً جدید هستند.
این دوگانگی – جایگزینی برخی مشاغل در حالی که مشاغل جدیدی ایجاد می‌کند – هیجان و نگرانی‌های فراوانی را در سراسر جهان برانگیخته است.

در واقع، صندوق بین‌المللی پول اشاره می‌کند که هوش مصنوعی تقریباً بر ۴۰٪ مشاغل در سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت، به طوری که برخی وظایف توسط ماشین‌ها انجام می‌شود و برخی دیگر با کمک هوش مصنوعی بهبود می‌یابند. در آستانه این انقلاب فناوری، درک چگونگی تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل در صنایع مختلف و معنای آن برای آینده کار بسیار حیاتی است.

هوش مصنوعی و جایگزینی شغل: تهدیدهای خودکارسازی

یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌ها درباره هوش مصنوعی، احتمال جایگزینی کارکنان از طریق خودکارسازی است. الگوریتم‌ها و ربات‌های پیشرفته اکنون می‌توانند بسیاری از وظایف روتین یا تکراری را سریع‌تر و ارزان‌تر از انسان‌ها انجام دهند.

تحلیلی که به طور گسترده‌ای توسط گلدمن ساکس نقل شده است، برآورد کرده که هوش مصنوعی مولد می‌تواند ۳۰۰ میلیون شغل تمام‌وقت را در سراسر جهان در معرض خودکارسازی قرار دهد، که تقریباً ۹٪ نیروی کار جهانی است. بسیاری از این مشاغل در حوزه‌هایی مانند پردازش داده‌ها، پشتیبانی اداری و تولیدات روتین قرار دارند.

برای مثال، دهه‌ها رباتیک صنعتی قبلاً ساختار تولید را تغییر داده است و با تصاحب کارهای خط مونتاژ، کارگران انسانی را در کارخانه‌ها جایگزین کرده است. تنها در ایالات متحده، تخمین زده می‌شود که خودکارسازی از سال ۲۰۰۰ تاکنون ۱.۷ میلیون شغل تولیدی را حذف کرده است. اکنون دامنه هوش مصنوعی به حوزه‌های اداری و سفیدپوست نیز گسترش یافته که قبلاً از خودکارسازی مصون بودند.

نرم‌افزارهای هوش مصنوعی مانند ربات‌ها و مدل‌های یادگیری ماشین می‌توانند داده‌ها را تحلیل کنند، محتوا تولید کنند و با مشتریان تعامل داشته باشند. این موضوع تهدید خودکارسازی در مشاغل دفتری و خدماتی را افزایش می‌دهد. مشاغل دفتری و اداری (مانند کارمندان ورود داده یا پردازشگران حقوق و دستمزد) از اولین مشاغلی هستند که توسط هوش مصنوعی خودکار می‌شوند.

در خدمات مشتری و خرده‌فروشی، ما قبلاً شاهد نفوذ هوش مصنوعی هستیم: چت‌بات‌ها به پرسش‌های روتین پاسخ می‌دهند و کیوسک‌های خودپرداز نیاز به صندوقداران و متصدیان بانک را کاهش می‌دهند.

پیش‌بینی‌ها کاهش قابل توجهی در این نقش‌ها را نشان می‌دهد – برای مثال، اشتغال متصدیان بانک تا سال ۲۰۳۳ حدود ۱۵٪ کاهش خواهد یافت و مشاغل صندوقداری نیز در همین دوره حدود ۱۱٪ کاهش خواهد داشت. حتی در فروش و بازاریابی، ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند وظایفی مانند پیشنهاد محصولات و نوشتن متن‌های ساده را انجام دهند.

تحلیل بلومبرگ نشان داد که هوش مصنوعی می‌تواند بیش از ۵۰٪ از وظایف مشاغلی مانند تحلیلگران تحقیقات بازار و نمایندگان فروش را جایگزین کند، در حالی که وظایف مدیریتی سطح بالا کمتر قابل خودکارسازی هستند. به طور خلاصه، نقش‌هایی که دارای اجزای بسیار تکراری یا روتین هستند، در معرض تصاحب توسط ماشین‌های هوشمند قرار دارند.

مهم است بدانیم که این موج خودکارسازی مبتنی بر هوش مصنوعی صرفاً نظری نیست – بلکه در حال حاضر در جریان است. شرکت‌ها شروع به ادغام هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی عملیات کرده‌اند، گاهی به قیمت کاهش کارکنان سطح ابتدایی.

نظرسنجی‌های اخیر نشان داده‌اند که حدود ۲۳٪ شرکت‌ها قبلاً برخی کارکنان را با ChatGPT یا ابزارهای مشابه هوش مصنوعی جایگزین کرده‌اند و تقریباً نیمی از کسب‌وکارهایی که از این نوع هوش مصنوعی استفاده می‌کنند می‌گویند که این ابزارها به طور مستقیم وظایفی را که قبلاً توسط کارکنان انجام می‌شد، بر عهده گرفته‌اند.

حتی مواردی از اخراج‌های مرتبط با هوش مصنوعی گزارش شده است؛ برای مثال، در اوایل سال ۲۰۲۳ افزایش اخراج‌های ناشی از هوش مصنوعی مشاهده شد، زیرا شرکت‌ها چت‌بات‌ها را برای انجام کارهایی که قبلاً توسط انسان‌ها انجام می‌شد، به کار گرفتند. بازار مشاغل سطح ابتدایی تحت فشار است: بسیاری از وظایف روتینی که کارکنان جوان‌تر انجام می‌دادند (جمع‌آوری داده، تحلیل‌های پایه، تهیه گزارش و غیره) اکنون قابل خودکارسازی است، که به معنای کاهش فرصت‌های «ورود به بازار کار» برای فارغ‌التحصیلان جدید است.

هوش مصنوعی و جایگزینی شغل - تهدیدهای خودکارسازی

با پیشرفت هوش مصنوعی، کارشناسان هشدار می‌دهند که دامنه خودکارسازی می‌تواند گسترش یابد. برخی مطالعات پیش‌بینی می‌کنند که تا اواسط دهه ۱۳۶۰ شمسی، نزدیک به ۵۰٪ مشاغل ممکن است حداقل تا حدی خودکار شوند اگر قابلیت‌های هوش مصنوعی با سرعت فعلی پیش برود.

با این حال، مهم است به یاد داشته باشیم که از دست دادن شغل ناشی از هوش مصنوعی معمولاً به صورت مرحله‌ای و وظیفه به وظیفه اتفاق می‌افتد، نه به صورت یکباره. در بسیاری موارد، هوش مصنوعی تنها برخی وظایف درون یک شغل (مثلاً تولید گزارش‌های روتین) را خودکار می‌کند، نه کل شغل را به طور کامل حذف می‌کند.

این بدان معناست که کارکنان در نقش‌های تحت تأثیر ممکن است به جای جایگزینی کامل، به تمرکز بر جنبه‌های سطح بالاتر یا انسانی‌تر شغل خود منتقل شوند.

اقتصاددانان اغلب این وضعیت را با تغییرات فناوری گذشته مقایسه می‌کنند – در حالی که خودپردازها (ATM) تراکنش‌های بانکی پایه را خودکار کردند، کارکنان بانک به سمت مدیریت روابط و فروش حرکت کردند. به همین ترتیب، اگر هوش مصنوعی «کارهای خسته‌کننده» را انجام دهد، انسان‌ها می‌توانند بر وظایف استراتژیک، خلاقانه یا بین‌فردی تمرکز کنند.

با این وجود، اختلال کوتاه‌مدت ناشی از هوش مصنوعی برای بسیاری از کارکنان بسیار واقعی است و تأثیرات آن در طیف گسترده‌ای از صنایع احساس می‌شود.

هوش مصنوعی به عنوان ایجادکننده شغل: نقش‌ها و فرصت‌های جدید

با وجود چالش‌ها، هوش مصنوعی صرفاً یک کُشنده شغل نیست – بلکه یک موتور قدرتمند ایجاد شغل نیز هست. تاریخ نشان داده است که پیشرفت‌های فناوری عمده در بلندمدت شغل‌های بیشتری نسبت به آنچه از بین می‌برند ایجاد می‌کنند و به نظر می‌رسد هوش مصنوعی نیز این روند را دنبال کند.

آخرین تحلیل مجمع جهانی اقتصاد نشان می‌دهد که پیشرفت‌های فناوری (از جمله هوش مصنوعی) تا سال ۲۰۳۰، ۱۷۰ میلیون شغل جدید ایجاد خواهند کرد، در حالی که حدود ۹۲ میلیون شغل موجود را جایگزین می‌کنند. این به معنای خالص افزایش حدود ۷۸ میلیون شغل در سطح جهان طی یک دهه است.

به عبارت دیگر، آینده کار ممکن است فرصت‌های فراوانی داشته باشد – اگر کارکنان مهارت‌های لازم برای بهره‌برداری از آن‌ها را داشته باشند.

بسیاری از مشاغل جدیدی که ظهور می‌کنند، آن‌هایی هستند که یا فناوری‌های هوش مصنوعی را می‌سازند یا به شدت از آن بهره می‌برند. تقاضا برای نقش‌هایی مانند متخصصان هوش مصنوعی، دانشمندان داده، مهندسان یادگیری ماشین و تحلیلگران داده‌های بزرگ به شدت افزایش یافته است. این مشاغل ده سال پیش تقریباً وجود نداشتند اما اکنون از سریع‌ترین مشاغل در حال رشد هستند.

در واقع، نقش‌های مرتبط با فناوری در صدر فهرست مشاغل با بیشترین رشد قرار دارند که نشان‌دهنده نیاز سازمان‌ها در همه بخش‌ها به استعدادهایی برای توسعه، پیاده‌سازی و مدیریت سیستم‌های هوش مصنوعی است.

فراتر از بخش فناوری، دسته‌های کاملاً جدیدی از کار برای حمایت از اکوسیستم هوش مصنوعی ظاهر شده‌اند. برای مثال، شاهد افزایش موقعیت‌هایی مانند مربیان مدل‌های هوش مصنوعی، مهندسان پرامپت، متخصصان اخلاق هوش مصنوعی و کارشناسان تبیین تصمیمات هوش مصنوعی هستیم که به آموزش سیستم‌های هوش مصنوعی، طراحی ورودی‌های هوش مصنوعی، پرداختن به مسائل اخلاقی و تفسیر تصمیمات هوش مصنوعی اختصاص دارند.
همچنین، اقتصاد گیگ مرتبط با داده‌های هوش مصنوعی رونق گرفته است – مانند تمام کسانی که داده‌ها را برچسب‌گذاری و حاشیه‌نویسی می‌کنند تا الگوریتم‌ها را آموزش دهند (شغلی که تا چند سال پیش وجود نداشت).

هوش مصنوعی همچنین می‌تواند رشد شغلی در حوزه‌های غیر فناوری را با افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها تقویت کند. به عنوان مثال، در حوزه سلامت، ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند پزشکان را با تحلیل تصاویر پزشکی یا پیشنهاد تشخیص‌ها یاری دهند و به کارکنان پزشکی امکان دهند بیماران بیشتری را خدمت‌رسانی کنند – که این می‌تواند منجر به استخدام بیشتر کارکنان بهداشتی برای پاسخ به تقاضای افزایش‌یافته شود.
هوش مصنوعی به جای جایگزینی پزشکان یا پرستاران، به عنوان ضریب نیرو عمل می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند کارآمدتر باشند.

در واقع، نقش‌های مرتبط با اقتصاد مراقبت پیش‌بینی می‌شود که در سال‌های آینده به طور قابل توجهی رشد کنند، به دلیل حمایت هوش مصنوعی. برای مثال، نیاز به پرستاران، مراقبان شخصی و مراقبان سالمندان با افزایش جمعیت سالمند رو به افزایش است و هوش مصنوعی ابزارهای حمایتی (مانند اپلیکیشن‌های پایش سلامت یا دستیاران رباتیک) را فراهم می‌کند که به این متخصصان کمک می‌کند مؤثرتر باشند.
نتیجه خالص، افزایش تقاضا برای این نقش‌های انسانی‌محور است، نه کاهش آن. مجمع جهانی اقتصاد دریافت که مشاغل حوزه سلامت و آموزش (پرستاران، معلمان، مددکاران اجتماعی و غیره) احتمالاً تا سال ۲۰۳۰ رشد قابل توجهی خواهند داشت، بخشی از این رشد به دلیل تقویت این خدمات توسط هوش مصنوعی است.

حتی در صنایعی که هوش مصنوعی نفوذ کرده است، اغلب مشاغل مکمل جدیدی ایجاد می‌شود. برای مثال، گسترش خودکارسازی در تولید نیاز به تکنسین‌های نگهداری و مهندسان رباتیک برای نصب و نظارت بر ماشین‌آلات را افزایش می‌دهد.

رشد تجارت الکترونیک که توسط الگوریتم‌های لجستیکی هوش مصنوعی تقویت شده است، تقاضا برای کارگران انبار و رانندگان تحویل را افزایش داده است – این نقش‌ها از بزرگ‌ترین دسته‌های شغلی در حال رشد در این دهه هستند.

در حوزه‌های خلاقانه، هوش مصنوعی مولد می‌تواند محتوا یا طرح تولید کند، اما هنوز انسان‌ها برای هدایت چشم‌انداز خلاقانه، ویرایش و اصلاح خروجی‌های هوش مصنوعی و بازاریابی محصولات مورد نیاز هستند. این همکاری هوش مصنوعی در کنار انسان‌ها می‌تواند بهره‌وری کارکنان را افزایش دهد و شرکت‌ها را رقابتی‌تر کند که اغلب منجر به گسترش کسب‌وکار و استخدام بیشتر می‌شود.

شرکت مشاوره جهانی PwC شواهدی یافته است که صنایع با پذیرش گسترده هوش مصنوعی در واقع رشد سریع‌تر شغل و افزایش دستمزدها را تجربه می‌کنند، زیرا هوش مصنوعی به کارکنان انسانی کمک می‌کند ارزش بیشتری ارائه دهند.

در اصل، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که «ارزش انسان‌ها را افزایش دهد، نه کاهش» حتی در مشاغلی که بسیاری از وظایف آن‌ها قابل خودکارسازی است. وقتی هوش مصنوعی به درستی استفاده شود، می‌تواند کارکنان را از کارهای خسته‌کننده رها کند و به آن‌ها امکان دهد بر کارهای با تأثیر بالاتر تمرکز کنند، نوآوری را تحریک کرده و مدل‌های کسب‌وکار جدیدی ایجاد کند که اشتغال بیشتری به همراه دارد.

هوش مصنوعی به عنوان ایجادکننده شغل

بیشترین رشد و کاهش پیش‌بینی‌شده مشاغل تا سال ۲۰۳۰. این نمودار از گزارش آینده مشاغل ۲۰۲۵ مجمع جهانی اقتصاد، مشاغلی را که انتظار می‌رود بیشترین افزایش و کاهش شغل را در سطح جهان تا سال ۲۰۳۰ داشته باشند نشان می‌دهد.

در سمت چپ، مشاغل حوزه‌هایی مانند کشاورزی، حمل‌ونقل، فناوری و اقتصاد مراقبت با افزایش تقاضا روبرو هستند. برای مثال، کارگران کشاورزی پیش‌بینی می‌شود که با سرمایه‌گذاری جهان در امنیت غذایی و گذارهای سبز، ده‌ها میلیون افزایش یابند و رانندگان تحویل و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار نیز در میان نقش‌های پررشد قرار دارند.

در سمت راست، مشاغلی که انتظار می‌رود بیشترین کاهش را داشته باشند عمدتاً آن‌هایی هستند که دارای وظایف روتین و تکراری بوده و مستعد خودکارسازی هستند. نقش‌هایی مانند کارمندان ورود داده، منشی‌ها، متصدیان بانک و صندوقداران از بیشترین کاهش‌ها برخوردارند که نشان‌دهنده چگونگی دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی در ساده‌سازی کارهای دفتری و تراکنش‌های پایه است.

مهم است توجه کنیم که در حالی که برخی مشاغل از بین می‌روند، بسیاری از کارکنان در این نقش‌ها به موقعیت‌های جدید منتقل می‌شوند – اغلب مشاغل در حال رشد در سمت چپ نمودار.

نکته کلیدی این است که هوش مصنوعی به طور بنیادین ترکیب مشاغل در اقتصاد را تغییر خواهد داد. اشتغال کلی هنوز انتظار می‌رود رشد کند، اما برندگان و بازندگان مشخصی در میان مشاغل وجود خواهند داشت. این موضوع نیاز به آموزش مجدد و انتقال شغلی را در پی دارد زیرا ماهیت کار تغییر می‌کند.

تأثیر گسترده صنعتی: همه بخش‌ها تغییر را احساس می‌کنند

تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل در تقریباً همه صنایع نفوذ دارد. در ابتدا، بسیاری تصور می‌کردند هوش مصنوعی فقط شرکت‌های فناوری یا کسب‌وکارهای دیجیتال را مختل خواهد کرد، اما اکنون می‌دانیم که تأثیر آن بسیار گسترده‌تر است.
از تولید تا بهداشت و درمان، از مالی تا کشاورزی، هیچ بخشی کاملاً از تأثیرات هوش مصنوعی مصون نیست. با این حال، ماهیت و میزان تأثیر بسته به صنعت متفاوت است:

  • تولید و لجستیک: این بخش سال‌هاست که شاهد خودکارسازی گسترده بوده و هوش مصنوعی این روند را تسریع می‌کند. روبات‌ها و ماشین‌های هدایت‌شده توسط هوش مصنوعی در کارخانه‌ها و انبارها کارهای مونتاژ، جوشکاری، بسته‌بندی و مدیریت موجودی را انجام می‌دهند.
    این موضوع تقاضا برای برخی مشاغل کارگری در خطوط تولید را کاهش داده است. برای مثال، تولیدکنندگان خودرو اکنون از ربات‌های هوش مصنوعی برای کارهایی مانند رنگ‌آمیزی و بازرسی کیفیت استفاده می‌کنند که منجر به کاهش تیم‌های تولید شده است.

    در عین حال، تولیدکنندگان در حال استخدام بیشتر مهندسان رباتیک، یکپارچه‌سازهای سیستم‌های هوش مصنوعی و تکنسین‌های نگهداری هستند تا این سیستم‌های خودکار را حفظ کنند. هوش مصنوعی همچنین زنجیره‌های تأمین را بهینه می‌کند – پیش‌بینی تقاضا، مدیریت موجودی و مسیریابی محموله‌ها – که بهره‌وری را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به رشد نقش‌هایی مانند هماهنگ‌کنندگان لجستیک و تحلیلگران داده شود.
    بنابراین، در حالی که مشاغل خط مونتاژ کاهش می‌یابد، مشاغل فنی و نظارتی جدید جایگزین آن‌ها می‌شوند.

  • مالی و بانکداری: صنعت مالی در حال گذر از تحولی مبتنی بر هوش مصنوعی در نحوه عملکرد خود است. سیستم‌های معاملات الگوریتمی بسیاری از مشاغل تحلیلگران بازار سهام و ارز را خودکار کرده‌اند که قبلاً تعداد زیادی تحلیلگر را به کار می‌گرفت.
    بانک‌ها و شرکت‌های بیمه از هوش مصنوعی برای کشف تقلب، ارزیابی ریسک و بیمه‌گری استفاده می‌کنند و وظایفی که قبلاً نیازمند تیم‌های بزرگ پشت صحنه بود را خودکار کرده‌اند.

    برای مثال، تحلیلگران اعتباری و بیمه‌گران به طور فزاینده‌ای توسط مدل‌های هوش مصنوعی که می‌توانند ریسک مالی را در چند ثانیه ارزیابی کنند، یاری یا حتی جایگزین می‌شوند. در خدمات مشتری، بانک‌ها چت‌بات‌های مجهز به هوش مصنوعی را برای پاسخ به پرسش‌های روتین به کار گرفته‌اند که نیاز به کارکنان بزرگ مرکز تماس را کاهش داده است.
    این کارایی‌ها به معنای کاهش نقش‌های سنتی (مانند متصدیان بانک یا افسران وام) است، اما تقاضا برای توسعه‌دهندگان فناوری مالی، دانشمندان داده و کارشناسان امنیت سایبری برای ساخت و تأمین این سیستم‌های هوش مصنوعی در حال افزایش است.

    علاوه بر این، مشاوران مالی و مدیران ثروت منسوخ نشده‌اند؛ بلکه از ابزارهای هوش مصنوعی برای خدمت بهتر به مشتریان استفاده می‌کنند و بر کارهای مشاوره‌ای پیچیده تمرکز دارند در حالی که محاسبات عددی را به الگوریتم‌ها واگذار می‌کنند. بخش مالی نمونه بارزی از تقویت مشاغل با مهارت بالا توسط هوش مصنوعی است (که تحلیلگران و مشاوران را مؤثرتر می‌کند) حتی در حالی که برخی نقش‌های پشتیبانی را خودکار می‌کند.

  • خرده‌فروشی و خدمات مشتری: خودکارسازی در خرده‌فروشی چشم‌انداز شغلی فروشندگان، صندوقداران و نمایندگان فروش را تغییر می‌دهد. شاهد افزایش دستگاه‌های خودپرداز و ربات‌های خرید آنلاین هستیم که نیاز به کارکنان صندوق و فروشندگان در فروشگاه‌های فیزیکی را کاهش داده‌اند.
    خرده‌فروشان بزرگ در حال آزمایش تجربه‌های خرید بدون نیاز به حضور صندوقدار با استفاده از هوش مصنوعی هستند. این موضوع به کاهش مشاغل سنتی خرده‌فروشی کمک کرده و انتظار می‌رود مشاغل صندوقداری همچنان کاهش یابد.

    در مراکز تماس و پشتیبانی مشتری، چت‌بات‌ها و دستیاران مجازی هوش مصنوعی به پرسش‌های متداول و مشکلات پایه پاسخ می‌دهند و به یک نماینده انسانی اجازه می‌دهند چندین تعامل هوش مصنوعی را همزمان مدیریت کند. این بدان معناست که شرکت‌ها می‌توانند با کارکنان کمتر، مشتریان بیشتری را خدمت‌رسانی کنند و محاسبات اشتغال را تغییر دهند.
    با این حال، خدمات مشتری از بین نمی‌رود بلکه در حال تحول است.

    ماهیت مشاغل خرده‌فروشی و خدمات مشتری به سمت نقش‌هایی مانند مدیریت تجربه مشتری، رسیدگی به مسائل پیچیده‌تر (که هوش مصنوعی قادر به حل آن‌ها نیست) و ارائه خدمات حضوری که همچنان مورد تقاضا هستند، تغییر می‌کند. همچنین، رشد تجارت الکترونیک (تا حدی به دلیل موتورهای پیشنهاد هوش مصنوعی) مشاغل جدیدی در مراکز تحقق سفارش، تحویل و بازاریابی دیجیتال ایجاد کرده است. بنابراین، در حالی که نقش‌های فروشگاه کاهش می‌یابد، مشاغل پشت صحنه در لجستیک تجارت الکترونیک رونق می‌گیرند.

  • بهداشت و درمان: تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل بهداشتی عمدتاً تقویتی است تا جایگزینی. هوش مصنوعی برای تحلیل تصاویر پزشکی (رادیولوژی)، پیشنهاد برنامه‌های درمانی، رونویسی یادداشت‌های پزشکی و حتی پایش علائم حیاتی بیماران با دستگاه‌های هوشمند استفاده می‌شود.
    این فناوری‌ها پزشکان، پرستاران و تکنسین‌ها را یاری می‌کنند تا تصمیمات سریع‌تر و گاهی دقیق‌تری بگیرند.

    برای مثال، هوش مصنوعی ممکن است علائم اولیه بیماری را در یک رادیوگرافی شناسایی کند تا رادیولوژیست آن را بررسی کند و زمان صرفه‌جویی شود. این بدان معناست که پزشکان می‌توانند بیماران بیشتری را درمان کنند و پرستاران می‌توانند وظایف روتین ثبت اطلاعات را خودکار کنند و بیشتر بر مراقبت از بیماران تمرکز کنند.
    به جای کاهش مشاغل بهداشتی، تقاضا برای متخصصان بهداشتی در سطح جهان در حال افزایش است، بخشی از این افزایش به دلیل پیر شدن جمعیت و همچنین توانمندسازی خدمات توسط هوش مصنوعی است.

    پرستاری و سایر نقش‌های مراقبتی پیش‌بینی می‌شود که تا پایان دهه به طور قابل توجهی رشد کنند. بسیاری هوش مصنوعی را ابزاری می‌دانند که کارکنان پزشکی را برای جنبه‌های انسانی و همدلانه مراقبت آزاد می‌کند که ماشین‌ها قادر به انجام آن نیستند.

    با این حال، برخی نقش‌های تخصصی مانند رونویسان پزشکی کاهش یافته‌اند (هوش مصنوعی گفتار به متن می‌تواند رونویسی کند) و در نهایت حوزه‌هایی مانند رادیولوژی تشخیصی یا آسیب‌شناسی ممکن است با افزایش وظایف تحلیلی هوش مصنوعی دچار تحول شوند.
    سناریوی محتمل این است که کارکنان بهداشتی در کنار هوش مصنوعی کار خواهند کرد – با ظهور نقش‌های جدید در فناوری اطلاعات بهداشتی، مدیریت سیستم‌های هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها برای حمایت از مراقبت از بیماران.

  • آموزش و خدمات حرفه‌ای: بخش‌هایی مانند آموزش، خدمات حقوقی و مشاوره نیز در حال سازگاری با هوش مصنوعی هستند. در آموزش، سیستم‌های آموزش هوش مصنوعی و نرم‌افزارهای نمره‌دهی خودکار می‌توانند بار کاری معلمان را در وظایف اداری کاهش دهند، اما معلمان همچنان برای ارائه راهنمایی، بازخورد انتقادی و حمایت عاطفی به دانش‌آموزان مورد نیاز هستند.
    هوش مصنوعی به جای جایگزینی معلمان، به آن‌ها کمک می‌کند تا آموزش را شخصی‌سازی کنند – مثلاً با تحلیل اینکه دانش‌آموز در کدام مفاهیم مشکل دارد و پیشنهاد تمرین‌های هدفمند.

    این ممکن است نقش معلمان را کمی تغییر دهد (بیشتر تسهیل‌گر و کمتر سخنران) اما نیاز به آموزگاران را از بین نمی‌برد. در حوزه‌هایی مانند حقوق، هوش مصنوعی می‌تواند قراردادهای روتین را پیش‌نویس کند یا اسناد را با سرعت بالا بررسی کند (کشف الکترونیکی)، که ساعات کاری وکلای جوان یا دستیاران حقوقی را کاهش می‌دهد.
    در نتیجه، برخی مشاغل حقوقی سطح ابتدایی کمتر می‌شوند، اما وکلا می‌توانند بیشتر بر تحلیل‌های پیچیده، استراتژی دادگاه و تعامل با مشتری تمرکز کنند. مشاغل جدید فناوری حقوقی (مانند متخصصان هوش مصنوعی حقوقی) نیز در حال ظهور هستند.

    به طور مشابه، در بازاریابی و رسانه، هوش مصنوعی می‌تواند محتوای پایه یا تبلیغات تولید کند، اما خلاقان انسانی سپس آن محتوا را اصلاح و ارتقا می‌دهند – و مدیران خلاق، ویراستاران و استراتژیست‌های بازاریابی همچنان مورد تقاضا هستند.
    در بخش‌های حرفه‌ای، هوش مصنوعی به عنوان دستیار فوق‌العاده عمل می‌کند: انجام کارهای تکراری و امکان‌پذیر ساختن انجام بیشتر کار توسط متخصصان ماهر در زمان کمتر.

خلاصه اینکه، تمام صنایع به نوعی هوش مصنوعی را ادغام می‌کنند و پروفایل‌های شغلی در آن صنایع متحول می‌شوند. این تحول فراتر از بخش فناوری است.

مشاغلی که شامل کارهای فیزیکی روتین یا پردازش اطلاعات هستند در حال کاهش‌اند، در حالی که مشاغلی که نیازمند تفکر خلاق، تعامل پیچیده انسانی یا نظارت بر سیستم‌های هوش مصنوعی هستند در حال رشد‌اند.

چالش برای هر صنعت، مدیریت این انتقال است – کمک به کارکنان فعلی برای حرکت به سمت نقش‌های جدید یا ارتقای مهارت‌هایشان در حالی که نقش‌های قدیمی آن‌ها تغییر می‌کند یا حذف می‌شود.

تأثیر گسترده صنعتی - همه بخش‌ها تغییر را احساس می‌کنند

چشم‌انداز مهارت‌ها: سازگاری با محیط کار مجهز به هوش مصنوعی

با تغییر مشاغل توسط هوش مصنوعی، مهارت‌های مورد نیاز برای موفقیت در بازار کار نیز تغییر می‌کند. در عصر هوش مصنوعی، اهمیت هر دو مهارت‌های فنی پیشرفته و مهارت‌های انسانی قوی افزایش یافته است.

از نظر فنی، مهارت‌هایی در زمینه هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، تحلیل داده و سواد دیجیتال در بسیاری از مشاغل اهمیت فزاینده‌ای دارند.

حتی نقش‌هایی که اکنون «فناوری‌محور» نیستند، اغلب نیازمند توانایی استفاده راحت از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی یا تفسیر داده‌ها هستند. کارفرمایان انتظار دارند که تا سال ۲۰۲۵، حدود ۳۹٪ مهارت‌های اصلی مورد نیاز در مشاغل مختلف به دلیل فناوری و روندهای دیگر تغییر کند.

در واقع، سرعت تغییر مهارت‌ها در حال افزایش است – یک برآورد نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۳۰، تقریباً ۴۰٪ مهارت‌هایی که کارکنان در شغل خود استفاده می‌کنند متفاوت خواهد بود که نسبت به پیش‌بینی ۳۴٪ چند سال پیش افزایش یافته است.

این بدان معناست که یادگیری مادام‌العمر و ارتقای مهارت‌ها ضروری شده است. کارکنان دیگر نمی‌توانند به مهارت‌های ثابت کسب‌شده در اوایل کار خود تکیه کنند؛ آموزش مداوم به یک ضرورت تبدیل شده است تا با تغییرات ناشی از هوش مصنوعی همگام شوند.

جالب اینجاست که حتی با افزایش تقاضا برای مهارت‌های فناوری، کارفرمایان تاکید بیشتری بر مهارت‌های انسانی دارند که هوش مصنوعی به آسانی نمی‌تواند آن‌ها را تقلید کند.

تفکر انتقادی، خلاقیت، حل مسئله، ارتباطات، رهبری و هوش هیجانی در محیط کار غنی از هوش مصنوعی بسیار ارزشمند هستند.

در بازاری که پر از ماشین‌های هوشمند است، آنچه انسان‌ها را متمایز می‌کند، مهارت‌هایی مانند خلاقیت، سازگاری، همدلی و تفکر استراتژیک است. در واقع، تحلیل آگهی‌های شغلی نشان می‌دهد که ۸ مورد از ۱۰ مهارت پرتقاضاترین غیر فنی هستند، مانند کار تیمی، ارتباطات و رهبری.

این مهارت‌های پایدار همچنان مورد تقاضا باقی می‌مانند، دقیقاً به این دلیل که هوش مصنوعی فاقد خلاقیت واقعی و درک عاطفی است.

برای مثال، هوش مصنوعی می‌تواند اعداد را پردازش کند و حتی گزارشی تهیه کند، اما مدیر انسانی برای تفسیر نتایج، اتخاذ تصمیمات قضاوتی، انگیزه دادن به تیم و نوآوری روش‌های جدید لازم است.

بنابراین، کارمند ایده‌آل آینده اغلب به عنوان یک ترکیب توصیف می‌شود: به اندازه کافی آشنا با فناوری برای بهره‌برداری از ابزارهای هوش مصنوعی، و در عین حال قوی در مهارت‌های بین‌فردی و شناختی که ماشین‌ها ندارند.

شرکت‌ها به شکاف مهارتی پیش رو آگاه هستند و واکنش نشان می‌دهند. اکثریت کارفرمایان (حدود ۸۵٪) گزارش می‌دهند که قصد دارند سرمایه‌گذاری در برنامه‌های ارتقای مهارت و آموزش مجدد نیروی کار را افزایش دهند تا با چالش‌های هوش مصنوعی مقابله کنند.

ارتقای مهارت می‌تواند از دوره‌های آموزشی رسمی در علوم داده یا هوش مصنوعی، تا آموزش در محل کار برای استفاده از نرم‌افزارهای جدید، و تشویق کارکنان به دریافت گواهینامه‌های آنلاین (مثلاً در مهندسی پرامپت یا اخلاق هوش مصنوعی) متغیر باشد.

این تلاش برای ارتقای مهارت‌ها جهانی است: از اقتصادهای پیشرفته تا در حال توسعه، کسب‌وکارها و دولت‌ها ابتکاراتی برای آموزش مهارت‌های دیجیتال و کمک به انتقال کارکنان به نقش‌های جدید راه‌اندازی کرده‌اند. ما شاهد برنامه‌هایی مانند بوت‌کمپ‌های برنامه‌نویسی، کمپین‌های سواد دیجیتال و همکاری با پلتفرم‌های آموزش آنلاین (مانند Coursera که افزایش ثبت‌نام در دوره‌های مرتبط با هوش مصنوعی را گزارش کرده) بوده‌ایم.
دلیل واضح است – شرکت‌هایی که نتوانند شکاف مهارتی را پر کنند، در معرض عقب‌ماندگی قرار دارند.

در واقع، ۶۳٪ کارفرمایان می‌گویند که شکاف مهارتی یکی از موانع اصلی پذیرش فناوری‌های جدید است. بدون مهارت‌های مناسب در نیروی کار، شرکت‌ها نمی‌توانند هوش مصنوعی و نوآوری‌های دیگر را به طور کامل پیاده‌سازی کنند. این موضوع توسعه استعدادها را به یک اولویت استراتژیک تبدیل کرده است.

برای کارکنان فردی، پیامد این است که یادگیری مستمر را بپذیرند. جوانانی که وارد بازار کار می‌شوند تشویق می‌شوند که هم پایه‌های فنی قوی (مانند درک نحوه کار هوش مصنوعی و تحلیل داده) بسازند و هم مهارت‌های خلاقانه و اجتماعی خود را پرورش دهند.

کارکنان میانسال که ممکن است بخشی از شغلشان توسط هوش مصنوعی گرفته شود، به دنبال آموزش مجدد برای تغییر مسیر به نقش‌های نوظهور هستند.

همچنین تأکید فزاینده‌ای بر آموزش STEM و مهارت‌های دیجیتال در مدارس سراسر جهان وجود دارد تا نسل بعدی برای اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی آماده شود. و برای کسانی که مشاغلشان در معرض خطر بالاست، یادگیری مهارت‌های جدید اغلب کلید ورود به مسیر شغلی امن‌تر است.

خبر امیدوارکننده این است که مطالعات مختلف نشان می‌دهند کارکنان می‌توانند مقاوم و سازگار باشند – با آموزش مناسب، بسیاری می‌توانند با موفقیت انتقال یابند.

برای مثال، یک مطالعه نشان داد که ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند به کارکنان کم‌تجربه کمک کنند سریع‌تر به بهره‌وری برسند، که نشان می‌دهد انسان‌ها به همراه هوش مصنوعی می‌توانند بهتر از هر کدام به تنهایی عمل کنند. بنابراین، آینده متعلق به کسانی است که با هوش مصنوعی همکاری می‌کنند: مهارت‌های استفاده از هوش مصنوعی به عنوان ابزار را کسب می‌کنند و بر استعدادهای منحصربه‌فرد انسانی که مکمل آن است تمرکز می‌کنند.

چشم‌انداز مهارت‌ها - سازگاری با محیط کار مجهز به هوش مصنوعی

چشم‌انداز جهانی: نابرابری، سیاست‌گذاری و آینده کار

تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل در سراسر جهان یکنواخت نیست. تفاوت‌های واضحی بین کشورها و گروه‌های جمعیتی وجود دارد که نگرانی‌هایی درباره افزایش نابرابری‌ها ایجاد می‌کند.

اقتصادهای پیشرفته (مانند آمریکا، اروپا، ژاپن) هم بیشترین پذیرش هوش مصنوعی را دارند و هم بیشترین آسیب‌پذیری را در برابر اختلالات آن دارند.

تحقیقات صندوق بین‌المللی پول نشان داده است که حدود ۶۰٪ مشاغل در اقتصادهای پیشرفته ممکن است در سال‌های آینده تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار گیرند، در حالی که این رقم در بازارهای نوظهور حدود ۴۰٪ و در کشورهای کم‌درآمد حدود ۲۶٪ است. دلیل این امر این است که کشورهای ثروتمند مشاغل بیشتری در بخش رسمی و مشاغل دیجیتال یا با مهارت بالا دارند که هوش مصنوعی می‌تواند در آن‌ها نفوذ کند.

در کشورهای کم‌درآمد، بخش بیشتری از نیروی کار در کارهای دستی، کشاورزی یا مشاغل غیررسمی است که کمتر تحت تأثیر فناوری‌های فعلی هوش مصنوعی قرار می‌گیرند. با این حال، این به معنای ایمنی اقتصادهای نوظهور در برابر هوش مصنوعی نیست – بلکه ممکن است ابتدا از مزایای هوش مصنوعی محروم بمانند (به دلیل زیرساخت و استعداد کمتر برای پذیرش آن) و سپس با پیشرفت فناوری هوش مصنوعی دچار اختلال شوند.

خطر این وجود دارد که هوش مصنوعی شکاف بین کشورها را تشدید کند، به طوری که کشورهای پیشرفته با بهره‌گیری از هوش مصنوعی بهره‌وری و ثروت خود را افزایش دهند و دیگران عقب بمانند.

برای مقابله با این موضوع، سازمان‌های جهانی بر ضرورت استراتژی‌های هوش مصنوعی فراگیر تأکید دارند، جایی که کشورهای در حال توسعه اکنون در زیرساخت‌های دیجیتال و مهارت‌ها سرمایه‌گذاری کنند تا عقب نمانند.

در داخل کشورها نیز، اگر به درستی مدیریت نشود، هوش مصنوعی می‌تواند نابرابری را افزایش دهد. معمولاً، کارکنان با مهارت و درآمد بالاتر بهتر می‌توانند از هوش مصنوعی بهره‌مند شوند – آن‌ها می‌توانند الگوریتم‌ها را به کار گیرند تا بهره‌وری خود را افزایش دهند و دستمزد بهتری دریافت کنند.

در مقابل، کارکنان با مهارت پایین که وظایف قابل خودکارسازی انجام می‌دهند ممکن است شغل خود را از دست بدهند یا دستمزدشان ثابت بماند.

برای مثال، یک مهندس هوش مصنوعی یا مدیری که از هوش مصنوعی استفاده می‌کند ممکن است بهره‌وری (و حقوق) بالاتری داشته باشد، در حالی که یک کارمند دفتری روتین ممکن است بیکار شود. با گذشت زمان، این روند می‌تواند ثروت و درآمد را بیشتر در بالاترین سطوح متمرکز کند.
صندوق بین‌المللی پول هشدار می‌دهد که در بیشتر سناریوها هوش مصنوعی احتمالاً نابرابری کلی را تشدید خواهد کرد مگر اینکه مداخله‌ای صورت گیرد.

ممکن است بازارهای کار قطبی‌تر شوند، جایی که بخشی از کارکنان تحصیل‌کرده در کنار هوش مصنوعی موفق باشند، در حالی که بخش دیگری با بیکاری یا انتقال به مشاغل خدماتی کم‌درآمد مواجه شوند. همچنین جنبه نسلی وجود دارد – کارکنان جوان‌تر ممکن است راحت‌تر با ابزارهای هوش مصنوعی سازگار شوند، در حالی که کارکنان مسن‌تر ممکن است در آموزش مجدد دچار مشکل شوند و این می‌تواند به تقسیم‌بندی سنی منجر شود.

همچنین همانطور که پیش‌تر اشاره شد، دینامیک جنسیتی نیز ممکن است تغییر کند: به طور تاریخی، خودکارسازی بیشترین تأثیر را بر مشاغل مردانه در تولید داشته است، اما هوش مصنوعی ممکن است مشاغل دفتری و سفیدپوست که بیشتر توسط زنان انجام می‌شود را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد اگر نقش‌های منشی و اداری به شدت خودکار شوند.

این پیچیدگی‌ها به این معناست که سیاست‌گذاران نقش حیاتی در تسهیل این انتقال دارند.

دولت‌ها، مؤسسات آموزشی و کسب‌وکارها باید در تدوین سیاست‌هایی همکاری کنند که به کارکنان کمک کند با تأثیر هوش مصنوعی سازگار شوند. اولویت اصلی تقویت شبکه ایمنی اجتماعی است – این شامل مزایای بیکاری، برنامه‌های آموزش مجدد و خدمات کاریابی برای کسانی است که توسط فناوری جایگزین شده‌اند.

اطمینان از اینکه فردی که شغل خود را به دلیل هوش مصنوعی از دست می‌دهد، حمایت و فرصت یادگیری مهارت‌های جدید و یافتن شغل مناسب را دارد، کلید جلوگیری از بیکاری طولانی‌مدت یا فقر است.

سازمان بین‌المللی کار (ILO) پیشنهاد می‌کند که چون بیشتر مشاغل تغییر می‌کنند تا اینکه کاملاً حذف شوند، فرصت مدیریت فعالانه این انتقال وجود دارد. یکی از یافته‌های مثبت تحقیقات ILO این است که در سطح جهان تنها حدود ۳٪ مشاغل در معرض بالاترین خطر خودکارسازی کامل توسط هوش مصنوعی مولد هستند، در حالی که یک چهارم کارکنان ممکن است برخی از وظایفشان توسط هوش مصنوعی تغییر کند.

این بدان معناست که اگر سریع عمل کنیم، می‌توانیم مشاغل را حول هوش مصنوعی تطبیق دهیم (از طریق آموزش مجدد و سازماندهی مجدد کار) به جای انتظار برای بیکاری گسترده.

اقدامات سیاستی مانند تشویق کارآموزی، آموزش حرفه‌ای در مهارت‌های فناوری، برنامه‌های سواد دیجیتال و حتی حساب‌های یادگیری مادام‌العمر (برای تأمین مالی آموزش مداوم کارکنان) در بسیاری از کشورها در حال بررسی است.
برای مثال، اتحادیه اروپا ابتکاراتی را با تمرکز بر «دستور کار مهارت‌ها» برای آماده‌سازی کارکنان برای اقتصاد دیجیتال و مبتنی بر هوش مصنوعی راه‌اندازی کرده است.

زاویه دیگر سیاست‌گذاری، تنظیم استفاده از هوش مصنوعی برای جلوگیری از اختلالات بی‌رویه در اشتغال است. برخی پیشنهاد داده‌اند که مشوق‌هایی برای شرکت‌هایی که کارکنان را آموزش مجدد یا به نقش‌های دیگر منتقل می‌کنند به جای اخراج آن‌ها هنگام خودکارسازی وظایف ارائه شود.
سرمایه‌گذاری عمومی در ایجاد شغل – مانند اقتصاد سبز یا بخش مراقبت – نیز می‌تواند خسارات ناشی از هوش مصنوعی را جبران کند و فرصت‌های شغلی جدیدی فراهم آورد (همانطور که در مشاغل مراقبت و انرژی سبز دیده شده است).

سیستم‌های آموزشی نیز در حال بازنگری هستند تا بر انعطاف‌پذیری، STEM و تفکر انتقادی از سنین پایین تأکید کنند تا نیروی کار آینده برای هوش مصنوعی آماده باشد. علاوه بر این، بحث‌هایی درباره ایده‌های رادیکال‌تر مانند درآمد پایه جهانی (UBI) به عنوان حمایتی برای آینده‌ای که ممکن است بی‌ثباتی شغلی افزایش یابد وجود دارد – اگرچه UBI هنوز بحث‌برانگیز و به طور گسترده اجرا نشده است، اما نشان‌دهنده میزان نگرانی درباره پتانسیل هوش مصنوعی برای تغییر بنیادین اشتغال است.

کریستالینا جورجیوا، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول، تأکید می‌کند که «تعادل دقیق سیاست‌ها» برای بهره‌برداری از مزایای هوش مصنوعی در حالی که از مردم محافظت می‌کند، ضروری است.

این شامل نه تنها آموزش و شبکه‌های ایمنی، بلکه نهادهای قوی بازار کار نیز می‌شود – اطمینان از اینکه کارکنان در نحوه پذیرش هوش مصنوعی صدایی دارند، قوانین کار به‌روزرسانی می‌شوند تا هوش مصنوعی را در نظر بگیرند (مثلاً کار گیگ که توسط الگوریتم‌های هوش مصنوعی تسهیل می‌شود) و حفظ دستورالعمل‌های اخلاقی برای استفاده عادلانه از هوش مصنوعی.

در نهایت، شایان ذکر است که خود هوش مصنوعی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد. همانطور که هوش مصنوعی مشاغل را مختل می‌کند، می‌تواند به کمک به کارکنان و سیاست‌گذاران برای پاسخگویی نیز بپردازد. ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند در تطبیق شغل (جفت کردن افراد با مشاغل یا برنامه‌های آموزشی به طور مؤثرتر)، ارائه پلتفرم‌های یادگیری شخصی‌سازی شده و پیش‌بینی روندهای بازار کار کمک کنند تا آموزش و پرورش به نیازهای مهارتی آینده هدفمند شود.

برخی دولت‌ها از هوش مصنوعی برای تحلیل مناطقی یا صنایعی که بیشترین خطر خودکارسازی را دارند استفاده می‌کنند و سپس منابع را به آن مناطق هدایت می‌کنند.

خلاصه اینکه، در حالی که هوش مصنوعی چالش‌هایی ایجاد می‌کند، می‌تواند هم‌پیمان در ساخت آینده کاری باشد که بهره‌ورتر و امیدوارانه انسانی‌تر است – اگر انتخاب‌های درستی داشته باشیم. عصر هوش مصنوعی فرا رسیده است و با اقدام هوشمندانه می‌توان آن را به سوی رفاه گسترده‌تر به جای نابرابری هدایت کرد.

>>> آیا می‌خواهید بدانید:

خطرات استفاده از هوش مصنوعی

مسائل امنیت داده‌ها و هوش مصنوعی

چشم‌انداز جهانی - نابرابری، سیاست‌گذاری و آینده کار


تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل عمیق و چندوجهی است. این فناوری برخی نقش‌ها را حذف می‌کند، بسیاری دیگر را به طور چشمگیری تغییر می‌دهد و در عین حال فرصت‌های جدیدی برای کسانی که مهارت‌های مناسب دارند ایجاد می‌کند.
در هر صنعت، تعادل بین انسان و ماشین در حال تغییر است: هوش مصنوعی بخش بیشتری از کارهای تکراری را انجام می‌دهد، در حالی که انسان‌ها به انجام وظایف سطح بالاتر ترغیب می‌شوند.

این انتقال می‌تواند نگران‌کننده باشد – برای کارکنانی که معیشتشان تهدید می‌شود و برای جوامعی که در تلاشند اطمینان حاصل کنند هیچ‌کس عقب نماند. با این حال، داستان هوش مصنوعی و مشاغل صرفاً داستان جایگزینی دلسردکننده نیست. بلکه داستان تقویت و نوآوری است.
با سپردن وظایف روتین به هوش مصنوعی، افراد فرصت دارند در کارهای معنادارتر و خلاقانه‌تر مشارکت کنند.

و همانطور که هوش مصنوعی رشد اقتصادی را تحریک می‌کند (برخی برآوردها افزایش ۷٪ در تولید ناخالص داخلی جهانی در سال‌های آینده را پیش‌بینی می‌کنند)، این رشد می‌تواند به ایجاد شغل در حوزه‌هایی منجر شود که امروز حتی نمی‌توانیم تصور کنیم.

نتیجه خالص – اینکه هوش مصنوعی منجر به بیکاری گسترده شود یا دوره‌ای از فراوانی – بستگی به نحوه مدیریت این انتقال دارد. سرمایه‌گذاری در انسان‌ها اهمیت بالایی دارد.

این به معنای تجهیز کارکنان به مهارت‌های کار در کنار هوش مصنوعی، بازطراحی آموزش برای آینده‌نگری و حمایت از کسانی است که دچار اختلال شده‌اند.

شرکت‌ها باید به عنوان ذینفعان مسئول عمل کنند و هوش مصنوعی را به گونه‌ای بپذیرند که نیروی کارشان را تقویت کند نه صرفاً هزینه‌ها را کاهش دهد. دولت‌ها باید سیاست‌هایی تدوین کنند که نوآوری را تشویق کند اما همچنین حفاظت و آموزش کارکنان را فراهم آورد.

همکاری بین‌المللی نیز ممکن است لازم باشد تا به کشورهای در حال توسعه کمک کند هوش مصنوعی را به نفع خود به کار گیرند و از گسترش شکاف دیجیتال جهانی جلوگیری کنند.

در نهایت، هوش مصنوعی یک ابزار است – ابزاری بسیار قدرتمند – و تأثیر آن بر مشاغل نتیجه‌ای است که ما به طور جمعی رقم می‌زنیم. همانطور که یک گزارش گفته است، «عصر هوش مصنوعی فرا رسیده و هنوز در قدرت ماست که اطمینان حاصل کنیم این عصر رفاه را برای همه به ارمغان می‌آورد».

اگر به چالش پاسخ دهیم، می‌توانیم از هوش مصنوعی برای آزادسازی پتانسیل انسانی بهره ببریم و آینده کاری بسازیم که نه تنها کارآمدتر بلکه پاداش‌دهنده‌تر و انسانی‌تر باشد.

این انتقال ممکن است آسان نباشد، اما با تلاش پیشگیرانه، کارکنان امروز می‌توانند نوآوران فردا باشند در دنیایی که هوش مصنوعی آن را شکل می‌دهد. تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل عظیم است – اما با دیدگاه و آمادگی مناسب، می‌تواند محرک فرصت‌های جدید و زندگی کاری بهتر برای میلیون‌ها نفر باشد.

منابع خارجی
این مقاله با ارجاع به منابع خارجی زیر تهیه شده است.