هوش مصنوعی (AI) بهعنوان یک روند فناوری رایج امروزی شناخته میشود که در بسیاری از حوزههای زندگی از کسبوکار، آموزش تا بهداشت حضور دارد. پس هوش مصنوعی چیست و چه انواعی از AI وجود دارد؟ شناخت انواع رایج هوش مصنوعی به ما کمک میکند تا نحوه عملکرد AI و کاربردهای آن را بهطور مؤثر در عمل درک کنیم.
هوش مصنوعی (AI) فناوریای است که به ماشینها (بهویژه کامپیوترها) امکان میدهد مانند انسان «یاد بگیرند» و «بیندیشند». به جای برنامهنویسی کامپیوتر با دستورالعملهای ثابت، AI از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای یادگیری خودکار از دادهها و شبیهسازی تواناییهای هوش انسانی استفاده میکند.
به این ترتیب، کامپیوترها قادر به انجام وظایفی هستند که نیازمند تفکراند، مانند تحلیل مسائل، درک زبان، تشخیص صدا و تصویر، و اتخاذ تصمیمات هوشمندانه.
برای درک بهتر AI، معمولاً آن را به دو روش اصلی دستهبندی میکنند: (1) دستهبندی بر اساس سطح توسعه هوش (سطح هوشمندی یا توانایی AI نسبت به انسان) و (2) دستهبندی بر اساس عملکرد و میزان شباهت به انسان (نحوه عملکرد و رفتار AI نسبت به هوش انسانی). امروز، بیایید با INVIAI بهطور دقیق هر دو نوع دستهبندی AI را در ادامه بررسی کنیم!
دستهبندی AI بر اساس سطح توسعه (ANI, AGI, ASI)
روش اول دستهبندی AI را به سه نوع اصلی تقسیم میکند که بر اساس سطح هوشمندی و دامنه تواناییهای سیستم AI است. این سه نوع عبارتند از: هوش مصنوعی ضعیف (Artificial Narrow Intelligence - ANI)، هوش مصنوعی عمومی (Artificial General Intelligence - AGI) و هوش مصنوعی فوقالعاده (Artificial Super Intelligence - ASI).
در این میان، هوش مصنوعی ضعیف (یا هوش مصنوعی محدود) تنها نوعی است که در حال حاضر در عمل وجود دارد، در حالی که هوش مصنوعی عمومی و هوش مصنوعی فوقالعاده هنوز در مرحله تحقیق یا فرضیه قرار دارند. بیایید ویژگیهای هر نوع را به ترتیب بررسی کنیم:
هوش مصنوعی محدود (هوش مصنوعی ضعیف – Artificial Narrow Intelligence)
هوش مصنوعی ضعیف (Narrow AI) سیستمهای هوش مصنوعی هستند که برای انجام یک وظیفه مشخص یا تعداد محدودی از وظایف محدود طراحی شدهاند. نکته مهم این است که این نوع AI فقط در محدوده خاصی هوشمند است که برای آن برنامهریزی شده و توانایی خودآگاهی یا یادگیری فراتر از آن حوزه را ندارد. بیشتر کاربردهای AI امروزی از نوع هوش مصنوعی محدود هستند و در واقع این تنها نوع AI است که به طور گسترده استفاده میشود.
نمونه بارز هوش مصنوعی محدود، دستیارهای مجازی مانند Siri، Alexa، Google Assistant هستند که میتوانند دستورات صوتی را برای تنظیم زنگ هشدار، جستجوی اطلاعات، ارسال پیام و غیره دریافت کنند اما نمیتوانند فراتر از وظایف برنامهریزی شده عمل کنند. علاوه بر این، هوش مصنوعی ضعیف در بسیاری از برنامههای آشنا دیگر نیز حضور دارد، از جمله:
- سیستمهای پیشنهاددهنده در پلتفرمهایی مانند Netflix، Spotify (پیشنهاد فیلمها و آهنگها بر اساس سلیقه کاربران).
- چتباتهای خودکار که به مشتریان کمک میکنند و مکالمات ساده را برای پاسخ به سوالات پایهای به صورت متنی یا صوتی شبیهسازی میکنند.
- خودروهای خودران (مانند خودروهای برقی Tesla) و رباتهای صنعتی – که از AI برای خودکارسازی استفاده میکنند، هرچند در محدوده شرایط از پیش تعیین شده.
- تشخیص تصویر، چهره و صدا – مانند قابلیت تشخیص چهره برای باز کردن قفل گوشی یا ترجمه صوتی (Google Translate).
این کاربردها نشان میدهند که هوش مصنوعی محدود در زندگی روزمره همهجا حضور دارد و معمولاً در هر وظیفه خاص از انسان پیشی میگیرد (مثلاً AI میتواند حجم زیادی از دادهها را سریعتر از انسان تحلیل کند). با این حال، هوش مصنوعی محدود هوش کلی ندارد و نمیتواند خودآگاه باشد یا فراتر از حوزه تخصصی خود درک داشته باشد.
هوش مصنوعی عمومی (هوش مصنوعی قوی – Artificial General Intelligence)
هوش مصنوعی قوی (General AI) مفهومی است که به هوش مصنوعی با توانایی برابر با انسان در تمام جنبههای هوشی اشاره دارد. این بدان معناست که یک سیستم AI قوی میتواند خودآگاه باشد، یاد بگیرد و تمام وظایف هوشی که انسان انجام میدهد را انجام دهد، توانایی تفکر مستقل، خلاقیت و سازگاری انعطافپذیر با شرایط کاملاً جدید را دارد.
این هدف نهایی است که پژوهشگران AI به دنبال آن هستند – ایجاد ماشینی با خودآگاهی و هوش کلی مانند مغز انسان.
با این حال، در حال حاضر هوش مصنوعی قوی فقط در نظریه وجود دارد. هیچ سیستم AI واقعی به سطح AGI واقعی نرسیده است. توسعه AI قوی نیازمند پیشرفتهای چشمگیر در تحقیقات علمی، بهویژه در شبیهسازی نحوه تفکر و یادگیری انسان است. به عبارت دیگر، هنوز نمیدانیم چگونه به ماشینها خودآگاهی و هوش انعطافپذیر مانند انسان آموزش دهیم.
برخی مدلهای مدرن AI (مانند مدلهای زبان بزرگ مانند GPT) نشانههایی از برخی ویژگیهای هوش کلی را نشان دادهاند، اما در اصل آنها هنوز هوش مصنوعی محدود هستند که برای یک وظیفه خاص (مثلاً درک و تولید متن) آموزش دیدهاند و نه AI قوی واقعی.
هوش مصنوعی فوقالعاده (AI فوقالعاده – Artificial Super Intelligence)
هوش مصنوعی فوقالعاده (Super AI) مفهومی است درباره هوش مصنوعی که بسیار فراتر از تواناییهای انسان در همه زمینهها است. یک سیستم AI فوقالعاده نه تنها میتواند کارهایی را که انسان انجام میدهد انجام دهد، بلکه بسیار بهتر – سریعتر، هوشمندتر و دقیقتر از انسان در تمام حوزهها عمل میکند.
AI فوقالعاده میتواند خودآموزی کند، خود را بهبود بخشد و حتی تصمیمات و راهحلهایی ارائه دهد که انسانها هرگز به آنها فکر نکردهاند. این مرحله بالاترین سطح توسعه AI است، زمانی که ماشین به هوش برتر دست یافته است.
در حال حاضر، هوش مصنوعی فوقالعاده تنها در حد تصور و فرضیه است و ما هنوز هیچ سیستمی با این ویژگی نساختهایم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند رسیدن به AI فوقالعاده ممکن است بسیار دور یا حتی نامطمئن باشد. علاوه بر این، چشمانداز هوش مصنوعی فوقالعاده نگرانیهای اخلاقی و ایمنی زیادی را به همراه دارد: اگر روزی ماشینی هوشمندتر از انسان شود، آیا کنترل آن از دست انسان خارج میشود یا خطراتی برای بشریت ایجاد میکند؟ این مسائل اخلاقی و امنیتی پیرامون AI فوقالعاده موضوع بحثهای داغ هستند.
با این وجود، دانشمندان همچنان در جهت این هدف تحقیق میکنند، زیرا معتقدند که هوش مصنوعی فوقالعاده اگر بهخوبی کنترل شود، میتواند به حل پیچیدهترین مشکلات بشریت در آینده کمک کند.
(خلاصه اینکه، بر اساس سطح توسعه، در حال حاضر ما فقط به هوش مصنوعی ضعیف (محدود) دست یافتهایم – سیستمهای AI تخصصی برای هر وظیفه. هوش مصنوعی قوی در حال تحقیق است و هوش مصنوعی فوقالعاده هنوز در آینده است. در ادامه، به دستهبندی دیگری بر اساس رفتار و میزان «هوشمندی» در عملکرد AI میپردازیم.)
دستهبندی AI بر اساس عملکرد (Reactive, Limited Memory, Theory of Mind, Self-Aware)
روش دوم دستهبندی بر نحوه عملکرد و میزان «درک» AI نسبت به انسان تمرکز دارد. بر اساس این روش، AI به چهار نوع از پایین به بالا تقسیم میشود: ماشینهای واکنشی (Reactive Machines)، AI با حافظه محدود (Limited Memory)، AI نظریه ذهن (Theory of Mind) و AI خودآگاه (Self-Aware).
هر نوع نشاندهنده یک مرحله تکاملی در تقلید تواناییهای شناختی و تعامل AI مانند انسان است. در ادامه جزئیات هر نوع آمده است:
فناوری AI واکنشی (Reactive Machine)
این سطح سادهترین هوش مصنوعی است. AI واکنشی سیستمهایی هستند که فقط به شرایط فعلی واکنش نشان میدهند بر اساس آنچه برنامهریزی شدهاند و توانایی «به خاطر سپردن» تجربیات گذشته را ندارند. به عبارت دیگر، آنها حافظه ندارند و نمیتوانند از تجربیات گذشته برای تأثیرگذاری بر تصمیمات آینده استفاده کنند.
مثال کلاسیک AI واکنشی، برنامههای بازی شطرنج هستند. کامپیوترهایی مانند Deep Blue میتوانند وضعیت فعلی صفحه شطرنج را تحلیل کرده و بهترین حرکت را بر اساس الگوریتم انتخاب کنند، اما هیچگاه بازیهای قبلی را «به خاطر نمیآورند» یا از آنها یاد نمیگیرند؛ هر بازی برای آنها مانند یک واکنش ماشینی از ابتدا است.
با این حال، AI واکنشی میتواند در وظایف خود عملکرد بسیار بالایی داشته باشد – در واقع، کامپیوترها توانستهاند قهرمانان بزرگ شطرنج جهان را شکست دهند که نشاندهنده قدرت محاسباتی برتر در محدوده محدود است.
ویژگی AI واکنشی سرعت پاسخدهی بالا و رفتار قابل پیشبینی است. اما بزرگترین محدودیت آن عدم توانایی یادگیری است: اگر محیط یا قوانین نسبت به برنامهریزی اولیه تغییر کند، سیستم نمیتواند سازگار شود.
امروزه، AI واکنشی هنوز در بسیاری از سیستمهای خودکار که نیاز به واکنش فوری و ساده دارند استفاده میشود، مانند کنترلکنندههای خودکار در ماشینآلات صنعتی که بر اساس شرایط ثابت عمل میکنند.
AI با حافظه محدود (Limited Memory)
AI با حافظه محدود مرحله بعدی است که در آن سیستم AI توانایی ذخیره و استفاده از مقدار محدودی از اطلاعات گذشته را برای تصمیمگیری دارد. برخلاف AI واکنشی صرف، این نوع AI میتواند از دادههای تاریخی یاد بگیرد (هرچند در محدوده محدود) تا پاسخهای بهتری در آینده ارائه دهد.
اکثر مدلهای یادگیری ماشین مدرن از این نوع هستند، زیرا آنها بر روی مجموعه دادههای موجود آموزش دیده و از تجربه آموخته شده برای پیشبینی استفاده میکنند.
مثال بارز AI با حافظه محدود، فناوری خودروهای خودران است. خودروهای خودران دادههایی از حسگرها (دوربین، رادار و غیره) درباره محیط اطراف جمعآوری میکنند و سپس بهطور موقت اطلاعات مهم (مانند موقعیت خودروهای دیگر، موانع جاده) را ذخیره میکنند تا تصمیم بگیرند که سرعت بگیرند، ترمز کنند یا تغییر مسیر دهند.
اگرچه خودروها همه چیز را برای همیشه به خاطر نمیسپارند، اما در حین رانندگی بهطور مداوم اطلاعات جدید را بهروزرسانی کرده و از حافظه کوتاهمدت برای مدیریت موقعیتها استفاده میکنند – این ویژگی AI با حافظه محدود است.
بسیاری از برنامههای هوش مصنوعی محدود امروزی در واقع از نوع حافظه محدود هستند. به عنوان مثال، سیستمهای تشخیص چهره با یادگیری از تعداد زیادی تصویر نمونه (حافظه آموزشی) کار میکنند و سپس ویژگیهای اصلی چهره در تصاویر جدید را به خاطر میسپارند تا تشخیص دهند آیا با فرد موجود در پایگاه داده مطابقت دارد یا خیر.
دستیارهای مجازی یا چتباتهای هوشمند نیز بر اساس مدلهای آموزش دیده کار میکنند و توانایی حفظ زمینه مکالمه کوتاهمدت (مثلاً به خاطر سپردن سوال قبلی شما) را دارند تا پاسخهای طبیعیتری ارائه دهند. به طور کلی، AI با حافظه محدود اکثریت سیستمهای AI امروزی را تشکیل میدهد و به آنها عملکرد بهتری نسبت به AI واکنشی میدهد زیرا از دادههای گذشته استفاده میکنند، اما هنوز نمیتوانند خودآگاه باشند.
نظریه ذهن (Theory of Mind)
«نظریه ذهن» در AI یک فناوری مشخص نیست، بلکه مفهومی است که به سطحی از هوش مصنوعی اشاره دارد که میتواند انسان را بهتر درک کند. این اصطلاح از مفهوم Theory of Mind در روانشناسی گرفته شده است – یعنی توانایی درک اینکه دیگران احساسات، افکار، باورها و نیتهای خاصی دارند. AI که به سطح Theory of Mind برسد، میتواند آگاهی و حدس درباره وضعیت ذهنی انسانها یا موجودات دیگر هنگام تعامل داشته باشد.
تصور کنید یک رباتی که میداند شما خوشحال یا ناراحت هستید بر اساس حالت چهره و صدای شما و سپس رفتار خود را متناسب تنظیم میکند – این هدف AI نظریه ذهن است. در این سطح، AI نه تنها دادهها را به صورت ماشینی پردازش میکند، بلکه باید عوامل احساسی و انگیزشی طرف مقابل را درک کند. این امکان به AI اجازه میدهد تعامل اجتماعی طبیعیتری داشته باشد و دستیارهای مجازی یا رباتهایی با توانایی همدلی و پاسخگویی مانند انسان واقعی ایجاد کند.
در حال حاضر، AI نظریه ذهن هنوز در مرحله تحقیق است. برخی سیستمهای AI شروع به ادغام تشخیص احساسات کردهاند (مثلاً تشخیص لحن عصبانیت یا چهره غمگین)، اما رسیدن به کاملترین سطح Theory of Mind هنوز فاصله زیادی دارد. این گامی ضروری برای رسیدن به AI قوی است، زیرا برای داشتن هوش انسانی، ماشینها باید انسان را درک کنند.
دانشمندان AI در حال آزمایش روشهایی برای آموزش ماشینها به درک عوامل غیر دادهای مانند احساسات و فرهنگ هستند – چالشی بزرگ در این حوزه.
AI خودآگاه (Self-Aware AI)
این بالاترین سطح و همچنین بزرگترین آرزو در حوزه AI است: ساخت ماشینهایی که خودآگاهی نسبت به وجود خود داشته باشند. AI خودآگاه به معنای سیستمی است که نه تنها دنیای اطراف را میفهمد، بلکه خود را میشناسد، دارای خودآگاهی است و وضعیت خود را مانند انسانهای خودآگاه درک میکند.
در حال حاضر، AI خودآگاه کاملاً وجود ندارد؛ فقط یک ایده فرضی است. رسیدن به این سطح نیازمند کپی کردن نه تنها هوش بلکه روح انسان است – چیزی که حتی خود ما هنوز بهطور کامل نمیفهمیم. اگر روزی AI خودآگاه به واقعیت بپیوندد، این یک گام بزرگ تاریخی برای بشریت خواهد بود، اما همزمان با چالشهای اخلاقی فراوان همراه است.
برای مثال، آیا یک AI خودآگاه به عنوان یک «موجود زنده» با حقوق شناخته میشود؟ اگر احساس داشته باشد، آیا ما مسئولیت اخلاقی نسبت به آن مانند انسانها داریم؟ و مهمتر از همه، چه اتفاقی میافتد اگر هوش مصنوعی خودآگاه از انسان پیشی بگیرد – آیا همچنان از دستورات پیروی میکند یا اهداف خود را تعیین میکند؟
این سوالات هنوز پاسخ روشنی ندارند. بنابراین، AI خودآگاه تاکنون فقط در داستانهای علمی-تخیلی یا فیلمهای سینمایی ظاهر شده است.
با این حال، تحقیقات در این سطح به ما کمک میکند تا درک عمیقتری از ماهیت آگاهی و هوش داشته باشیم و سیستمهای هوشمندتری در سطوح پایینتر بسازیم. آینده AI خودآگاه ممکن است بسیار دور باشد، اما این هدف نهایی در مسیر توسعه هوش مصنوعی بشریت است.
میتوان دید که انواع رایج هوش مصنوعی امروزی عمدتاً هوش مصنوعی محدود (ضعیف) هستند – سیستمهای هوشمند مصنوعی تخصصی برای انجام یک یا چند وظیفه مشخص. دستیارهای مجازی، چتباتها، خودروهای خودران، سیستمهای پیشنهاددهنده، تشخیص صدا و غیره که اطراف ما هستند، همه نتایج پیشرفتهای هوش مصنوعی محدود با سطح بسیار بالا هستند.
در حالی که هوش مصنوعی قوی و سطوح بالاتر مانند AI نظریه ذهن یا AI خودآگاه هنوز در آینده قرار دارند و نیازمند سالها (حتی دههها) تحقیق هستند. با وجود چالشها، پیشرفتهای مداوم AI نویدبخش افقهای جدیدی برای علم و زندگی انسان است.
شناخت دقیق انواع هوش مصنوعی به ما کمک میکند تا جایگاه فعلی این فناوری را درک کنیم و چشمانداز توسعه آینده آن را ببینیم، و از این طریق بتوانیم AI را بهطور مؤثر و ایمن در زندگی و کار به کار گیریم.
خلاصه اینکه هوش مصنوعی در حال پیشرفت چشمگیر است و روزبهروز بیشتر با انسانها پیوند میخورد. دستهبندی AI به سطوح و انواع مختلف به ما کمک میکند تا ماهیت واقعی هر فناوری را بهتر بفهمیم، از مزایای آن بهخوبی بهرهمند شویم و همزمان برای آیندهای که AIهای پیشرفتهتر ظهور میکنند آماده باشیم.
با پیشرفت سریع علوم کامپیوتر، شاید در آیندهای نه چندان دور شاهد ظهور هوش مصنوعی قوی یا حتی هوش مصنوعی فوقالعاده باشیم – چیزی که اکنون فقط در تخیل وجود دارد. مطمئناً، AI همچنان حوزهای کلیدی خواهد بود که آینده جامعه بشری را شکل میدهد و درک صحیح آن از همین حالا بسیار ضروری است.